با محبت هردل بیهوده ای دل می شود
بی محبت زندگی زهر هلاهل می شود
گر نخندی و محبت هم نورزی همچنان
هر امیدی در میان رود غم گل می شود
هرچه زشتی هست بیرون می زند از زندگی
تا به ابراز محبت عشق کامل می شود
تلخ در دستان خوش اخلاق خیلی تلخ نیست
گز ولی در دست بد اخلاق فلفل می شود
از کنارم چون گذشتی چشم وابرو کج نکن
شهر با این کار لبریز از اراذل می شود
می برد دانه درشتان را به پایین با خودش
سنگ سنگینی که روی قله ای ول می شود
تو مکن از آشنایانت محبت را دریغ
بچه شر عاقبت یکروز عاقل می شود

۸ دیدگاه

  1. وردپرس › خطا

    یک خطای مهم در این وب سایت رخ داده است.

    دربارهٔ عیب‌یابی در وردپرس بیشتر بدانید.