آتشی ، خاکستری ، دودی ، نمیدانم چرا
هرچه هستی من درآنم شهروندی مُبتلا
می گریزی از من وُ بیگانه میخوانی مرا
دردها دادی به من ، جانم وجودت بی بلا
محمد محسن خادم پور - 1364

اندیشه خود را به یادگار بگذارید

- لطفاً به صورت فارسی بنویسید