دلتنگ
این روزها بدجور من دلتنگ هستم
هم با زمین هم با زمان در جنگ هستم
تنها نه اینکه باشم از دست تو دلگیر
بیش از تو از دست خودم دلتنگ هستم
شد خوی مردم کجروی یک راست رو کو؟
آزرده از این قوم چون خرچنگ هستم
مرزی میان دشمنان و دوستان نیست
بیگانه از این مردم صد رنگ هستم
از آن که حتی یک نفس ازمن جدا نیست
گاهی جدا فرسنگها فرسنگ هستم
از بسکه سختی دیده ام از این و از آن
حقم بده گاهی اگر چون سنگ هستم
رقصم نمی آید دگر بر ساز دنیا
دلخسته از این ساز بد آهنگ هستم
" روشن " نیرزد زندگی یکدم به خواری
بیزار از آن بودن و این ننگ هستم

احمد غفاری "روشن "1393/9/29


۱۸ دیدگاه

  1. وردپرس › خطا

    یک خطای مهم در این وب سایت رخ داده است.

    دربارهٔ عیب‌یابی در وردپرس بیشتر بدانید.