چه سود

مراکه هیچ ندارم هدف ، شتاب ، چه سود؟
به دوزخی که درآنم ، چنین عذاب چه سود؟

هوای شهرت کاذب چو گنبد آب است
از این که ساخته ای خانه در حباب ، چه سود؟

مقام باده ناب ، آن که می کنی پرواز
وگرنه آن که رباید ترا به خواب ، چه سود.؟

حریف باده گساری به شب طلب ، چون صبح؛
خراب باده شب را دگر شراب چه سود؟

اگر ترا هنری هست چهره اش بنمای
هزار چهره ی زیبا ت در تقاب چه سود.؟

ترا که فقرِ هنر می نشاندت بر چشم،
به حسنِ مال ، فغانت به آب و تاب ، چه سود.؟

به عمر نوح نمی ارزد این جهان ، حاکی،
که زندگی همه در بیم و اضطراب، چه سود.؟

اِمکان اِرسال دیدگاه در این نوشته وجود ندارد - دیدگاه ها قفل شده اند

اندیشه خود را به یادگار بگذارید

- لطفاً به صورت فارسی بنویسید