#بیخیال_عشق


بی خیالِ عشق باش و بی خیالِ بندگی

طوق یک بُت دُورِ گردن،دل سپردن،بردگی

بی خیالِ وسوسه،لب روی لب درنیمه شب

در سرابی گم شدن،لب های تشنه،سادگی

در رجا و خوف،تشویشِ دلِ بیچاره و ...

شانه کردن، آینه، دیدارِ یار، آمادگی

مثل دزدی نیمه شب در کوچه های عاشقی

پرسه های بی خودی،مشتاق با دلدادگی

بی خیالِ غصه خوردن،اشک های جانگداز

ناله هایی در سکوت و رخوت و افسردگی

آهِ سردی رویِ شیشه،پشتِ قابِ پنجره

در جوانی مثل پیری "تا" کمر،افتادگی

بی خیالِ خنده های مثل دلقک،زورکی!

تا بخندد دلبرک! انواعِ طنز و لودگی!

سرخ رخسارِ تو با سیلی ولی،چون برگِ گُل

در دلت اندوهِ بی پایانی و ...پژمردگی!

بی خیالِ بر فنا دادن! جوانی کن پسر!

دور باش از ناتوانی ،حسرت و درماندگی

داغِ خونینِ شقایق را ببین!دلخون نشو!

بی خیالِ غصه های عشق و طوقِ بندگی!

#حمید_رفیعی_راد_کوروش
31تیر97

اندیشه خود را به یادگار بگذارید

- لطفاً به صورت فارسی بنویسید