من و صدای خوش تو ، تو و نوای حضرت حوا
من از دیار غربت و سختی ،تو از تبار مسیحا
تو آن زمرد نوری که در هوای خدایی
من از غروب مرگم و سایه، که رفته در شب تنها
حضور تو سخاوت مریم شبیه آینه پاکی
صبا ز زلف تو شد خوش سحر ز چشم تو زیبا
تو لیلی و همیشگی و ناب ، تو انعکاس بهاری
تولدت تولد قصه ،تولدت تولد رویا
قلم و هومن و شعرش کجا و وصف لیلی قصه ؟
یکی به شب شده ملزم ، یکی خدا و اهورا
#مهدی_ازوج_هومن
mehdiezoj@
اندیشه خود را به یادگار بگذارید
- لطفاً به صورت فارسی بنویسید