اشعار دیگر این شاعر
 

حالم شبیه عاشقی در انزوا بود
وقتی که شب ها چشم را بر ماه می کرد
مانند شیر عاشقی که در غم عشق
یال بلندش را کمی کوتاه می کرد

سخت است دل پیش کسی یک عمر باشد
اما ببینی با کسی خوشحال می زیست
آرام می میری زمانی که بفهمی
دنیا محل عشق و شور و زندگی نیست

مانند یک سیگاری گریان و تنها
تصمیم می گیری که عمری خسته باشی
وقتی که حرفت را نمی فهمند مردم
باید به شعر و شاعری وابسته باشی

تاریخِ پُر تکرار آدم های تنها
مثل گذشته حکم بر دل مردگی داد
آزاد بودن واژه ی کارامدی نیست
وقتی دلت،یعنی جهانت نیست آزاد

#رضا_علیمحمدی

اندیشه خود را به یادگار بگذارید

- لطفاً به صورت فارسی بنویسید