گاری که نه ، وانت که نه ، خاور بیاور
این باربر چاقست یکی لاغر بیاور
مستاجرم ، مالک مرا از خانه در کرد
دانی چرا؟ او گفت چون باور بیاور
چندیست من دنبال باور در شب و روز
هستم ، که شرطش بود با داور بیاور
داور نبود ، باور نبود ، پاشو پسرجان
تا من نگفتم ناسزا خاور بیاور

اندیشه خود را به یادگار بگذارید

- لطفاً به صورت فارسی بنویسید