سامع الصوت خدایا
سخنم گوش بده
گرچه غیرازگله وناله ندارم حرفی
قابل التوبه الها
رومگردان ازمن
گرچه تقویم توتصویرمرا نقاش است
*/لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم"*/
ساترالعیب حبیبا
توبمن رحم آور
که زترحیم تو مرحوم شدن پایان نیست
سخنی یاد گرفتم بتوگویم بشنو
توخودت توصیه کردی که گدا ردنکنیم
توخوداین نکته ی احسان به من آموخته ای
دشت توفان زده ی سیل گناهم
حبس شد بغضم و لب خشک و به پرواز درآمد مگسی
من چوایوب صبوری نتوانم کردن
زیراین طاق نشستن بلدم هنرم این شده گردن به سحرکج کردن...
مثل ایوب نی ام نوح نی ام
مثل آن موسی درطور نی ام
نتوانم که چو یونس باشم
بت شکن آوردی... بغض شکن هم بفرست... بهرامداد ضعیفان گویم...آن که یکسال به یکسال فقط ...شده یک شب سیر..

دشمن خانگی ام باعث این ویرانیست.... شکم وشهوت و خودباختگی ...
ان الانسان لفی خسر * خدایا به کنار
نگرانم که بفهمم عمربیهوده به فرجام رسید ... توامیدم پس ده...
صدقه رفع بلاست...صدقه احسانست.. صدقه باعث تمدیدزمان عمرست... عمرخودرابه تصدق به میان ضعفا خواهم برد...نتوانم شوم عیار ... بهرشان آب تصدق ببرم...گرچه شوراست ولی رفع بلا خواهدکرد... آری این کار زدستم آید...آی مردم !خبری داغ رسید:هرچه خواهید توانید به دست آوردن! گربخواهید بخواهش کردن... راه آن می یابی هرچه مشکل باشد... گرنخواهی حتما...بازمی یابی... چه بهانه چه نشان بهرفرار ورستن... معجزاتت زیباست...توپیمبرشو و ازسنگ دلت... چشمه ی آب روان ساز وبخواه...
بله زیباست اگراین بشود .

همه گفتند بده..گویمت من که بگیر

توبگیراین غم پنهانی من
پرده پوش این همه رسوایی من

خواهشی دارم اگر گوش کنی
دلکی خسته ومجروح زتوفان حوادث دارم
اوبه کارت آید.. نشکن اورا هرگز...
هرچه دادی وندادی و به کفران من از دستم رفت..همه قربانی شد... مردباران کعبه ی دل راشست ..بطواف آمده اند این همه درد... همه لبیک کنان ... باد در غبغبه انداخته تا نبارد در دشت...گل احسان بخدا خشک شده...قید رابگسل... عطرباران همه جا می پیچد...ابر وباد آمده اند...تا بباری باران... استخاره نکن اینجا ... همه گلها تشنه ...