هوای گر گرفته ی این خونه اذیتت کرده*
کمی قدم بزن آرامشت دوباره برگرده
*
بیا کنار من از پشت پنجره تماشا کن*
تمام کوچه شده نقش سنگ و آجر و نرده
*

به زیرسایه ببین حجله ی عزای همسایه*
جوون کارگرش هم به تازگی سفرکرده*


میون اینهمه تلخی ،عسل فروش بیچاره*
کنار راه نشسته، گمون کنم ضرر کرده*

ببین چقد عرق کرده بااین گاری قراضه اش*
توان باربری خوب داره ولی روزگار نامرده*

خدای من! کف کوچه چطور بین اینهمه قیر*
گلی که ظریفه جوونه زده اینهمه خطرکرده!*

نشسته گربه گمونم کمین برای شکاره*
کبوتراشو داره پرواز یاد میده اون مرده!*

بغل بزن منو همبازی صبور و ساکت من*
ای یادگار خردسالی ی شادم ،دلم پر ازدرده
*
هوای گرگرفته رو میشه بازم تحمل کرد*
چکارمیشه کرد عروسک، تواینهمه برده*

نخواه دونه به دونه دوباره قطره اشکامو*
به زور پاک کنم با کناره های این پرده*

کلافه میشم از این نارضایتی ازاین دنیا *
منظورم اینه سرم داره دور این اتاق میگرده*

93/2/5
*RaINMaN*

اندیشه خود را به یادگار بگذارید

- لطفاً به صورت فارسی بنویسید