اکنون که شب است وباز دلتنگم
من شیفته ی شب و شباهنگم
در خاطر من دوباره می آیی
با این دل بیقرار می جنگم
***
آن مرغک شب ترانه میخواند
او حال مرا چه خوب میداند
سنگینی دوری تو چون بُغضی
در سینه چو داغ کهنه میماند
***
فحوای سرود مرغ شب دارد
آهنگ حزین خستگی ها را
در جان وتنم دوباره میریزد
اندوه وغم گسستگی ها را
***
ای مرغک شب زحالم آگاهی
گویا که چو من تو نیز تنهایی
در این شب و این سکوت حزن انگیز
ای مونس دیرپا تو با مایی
رحیم سینایی 17 خرداد 1397
اندیشه خود را به یادگار بگذارید
- لطفاً به صورت فارسی بنویسید