جستجویت میکنم با واژه های بهترین
آخرین پیغمبرِ شادی در آغوش یقین

نا امیدی میکند بیداد در دیوانِ ما
قحطی لبخند آمد ، روزگاران را ببین

سربه سر ، سر میدهد آوازِ سردِ بیکسی
سربداران رفته اند از خاطراتِ سرزمین

در بهاران لاله زاران رونقِ منفی گرفت
نیست در آوای بلبل نغمه های آتشین

ای قلم ، اشکم درآوردی از این غوغا نگو
حاصلی دیگر ندارد گفتگوی اینچنین

زیر وُ رو باید کند احوال ما گمشتگان
آن پرستوی مهاجر ، همزبانِ همنشین

در شبستان دلم هر دم حدیثی خوانده ام
ما کسی داریم ، می آید ، به روز واپسین

محمد محسن خادم پور

اندیشه خود را به یادگار بگذارید

- لطفاً به صورت فارسی بنویسید