گذشت احساسم ازروز مادر
نشست غم های دوری تو بردیدگانم
من عنصربی هدفی هستم
که در نبودن گرمای تو
خاکی هستم تشنه باران
سرگردانی هستم که
امیدی می سازم برای تنهایی خودم
این کلبه سال ها ویران است مادر
بدان شکسته شد وجودم در جریان
این فریاد های تکراری
خیلی سخته مادر تو رفتی الان از همان اول سال های انقلاب اسلامی بود من نوجووان بودم و دیگر هیچ شکست و نابود شدم

اندیشه خود را به یادگار بگذارید

- لطفاً به صورت فارسی بنویسید