ای دل به غلط خوری غم دنیا را
چون فکر کنی بیامده فردارا
گر کنج قفس چو نیک اندیشیدی
چون گل به شن وبل به گل سودا را
گر گور کسی باز کنی میبینی
بی مهری این زمانه رسوارا
این ملک نشان دهنده دیروز است
بنگر چو دلت بدیده است بینا را
این عمر که از تو رفته است نشمارش
نشمار تو نجم وکوکب صحرا را
چون شب بشدو دور زما صبحدمان
با نور دلت بیاب تو صبحدم یلدا را
بر اومزن مهیب که گم کرده است راه
چون کور که هرگز نشود شهلا را
چون آب روان که آمده از بالا
در راه بکنده صخره خارا را
با این همه حال شهسواران رستند
از بند هوا و هوس دنیا را
شهسوار (س ع ا)

اندیشه خود را به یادگار بگذارید

- لطفاً به صورت فارسی بنویسید