خون دل
بمناسبت شهادت مولی علی ع

فدای ناله چاهی که ماهتابش رفت
سلام نیمه شبی مانده و جوابش رفت

تمام خون دلی را که خورده بود آنشب
ز فرق ساقی کوثر چکید و تابش رفت

نگاه پنجره همپای باد و طوفان شد
زمانه در جهت طالع خرابش رفت

درون ماذنه آوای صبحگاهی کو؟!
شکوه و کوکبه و قاری کتابش رفت

به داد ناله و اندوه بی شماره شهر
سحر رسید و علی با دل کبابش رفت

اگر بهانه محراب و منبرش کردی
بگو به مسجد کوفه که آفتابش رفت

خزان چه کرده مگر گلشن ولایت را
که برگ و بار گل و جوهر گلابش رفت

فدای گوشه چشم نشسته در خونش 
که دانه دانه تر از مستی شرابش رفت

اندیشه خود را به یادگار بگذارید

- لطفاً به صورت فارسی بنویسید